20 اصطلاح پر کاربرد انگلیسی:
اصطلاحات(Idioms) عموما عباراتی هستند که تنها دانستن معنی کلمات آنها برای رسیدن به مفهوم صحیح کافی نیست.در نتیجه اساتید باید از طریق رمز گذاری و تکرار و استفاده این عبارات در مکالمات خود این مفاهیم را در ذهن زبان آموز تثبیت کنند.
به عنوان مثال حدس زدن معنی Feel blue دشوار به نظر میرسد,در صورتی که اگر در جمله استفاده شود رسیدن به مفهوم بسیار راحت تر است:
I did not pass my exam, that’s why I feel blue
Feel blue: be sad or unhappy
استفاده به جا و درست از اصطلاحات به Fluent صحبت کردن شما کمک شایانی میکند.
گاهی اوقات می توان تا حدودی با استفاده از ترجمه کلمات موجود درعبارت به مفهوم کلی اصطلاح پی برد مانند:
I dare say…(به جرات میتونم بگم…)
در این مقاله سعی کردیم تعدادی از پر کاربرد ترین اصطلاحات برای شما زبان اموزان عزیز گردآوری کنیم :
1)He takes after his father(اون به پدرش رفته)
2)It is up to you(هر طور میلتان است)
3)In a family way(بی رو در بایستی)
4)It all depends(تا چه پیش آید)
5)He is off the rails(تو باغ نیست)
6)Beating a dead horse(آب در هاون کوبیدن)
7)knowledge is power(توانا بود هر که دانا بود)
8)How much do I owe you?(چقدر به شما بدهکارم؟)
9)Money talks(پول حلال مشکلات است)
10)He robs his belly to cover his back(با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشتن)
11)It looks to me(به نظر من…)
12)snap into it(بجنبید,زود باشید)
13)hit the hay(خسته بودن)
14)up in the air(قطعی و مشخص نبودن)
15)kill two birds with one stone(با یک تیر دو نشان زدن)
16)Break a leg(موفق باشی!)
دقت داشته باشید این اصطلاح کاملا معنا و مفهوم مخالف با ترجمه تحت الفظی عبارت دارد .
17)costs an arm and a leg(هزینه ی زیادی دارد)
18)It is a piece of cake(به راحتی آب خوردن است)
19)Stabbed in the back(مار در آستین پروراندن)
20)Don’t judge a book by its cover(کسی یا چیزی رو از ظاهرش قضاوت نکن.)
نویسنده:رضوان بیژنی